مسافر

ساخت وبلاگ

به نام خدا.
حدود ۱۴ قرن پیش، مسافری زخمی، از جانبِ مشرقِ ایران وارد سرزمینی شد که آن را "آرام دشت" می خواندند؛ میزبان، زخم هایش را مرهم نهاد و به او ماوا داد و میهمان که مسیرِ پُر خطری را از طایف و خراسان و قم تا آراندشت طی کرده بود، پیوسته می گفت: در هیچ جا تا بدین جا آمده ام دلم آرام نگرفت؛ فرزندِعلی(ع)، در پناه مهرِ پیر این دشتِ آرام سال ها به سکینت زیست تا به آرامش ابدی پیوست و مرقدش پناهِ حاجتمندان شد.
امشب، دشت آرامِ آبادیِ ما، شاهد حضورِ همزمانِ دو همسفر از جبهه ی مشرق ایران شد؛ یکی پیکرِ مطهرش در حریم هلالِ علی(ع) آرام گرفت و دیگری با تن زخمی به آغوشِ این دشتِ آرام بازگشت و جمعِ مشتاق از دیدارِ دوباره اش را آرامش بخشید.
به این وصف اگرچه یکی از این دو، شهیدِ مدافعِ میهن در غُربت شد اما در عزت و شکوه مندی، جاودانه گشت و امید که اندیشه اش که همانا عشقِ خدمت به محرومان بود، غریب نماند؛ و دیگری نیز که شاهدِ زنده ی شهادتِ مشتاقانِ خدمت در غُربتِ سیستان بود، برای ادامه ی راهِ "جوانان صالح و خدمتگزار"، جاماند.
یادِ شهید میثم عبدالله زاده آرانی گرامی و برای شفای جانباز ابوالفضل مشتاق آرانی التماس دعا.
 

پرتو دانایی...
ما را در سایت پرتو دانایی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : danaiy94o بازدید : 56 تاريخ : جمعه 24 آبان 1398 ساعت: 20:51